پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

16 آبان اولین روز رفتن کلاس زبان و داستان تکلیف نوشتن

سلام مامانی شما خیلی وقته میگی مامانی منو کلاس زبان بفرست منم گفتم بزار کلاس سومت تموم شه بعد میفرستم چون امیرعلی و رادمهر رفته بودند توام اصرار که منم برم از 16 آبان دارم میفرستمت . دیگه روز اول خیلی ذوق داشتی اومدی از کلاس میفگتی باید اول مشق زبان بنویس بعد مشق مدرسه رو ولی جلسه های بعد به زور مینوشتی . عشق مامانی الان که موقع مدرسه های و درسها مجاز شما موقع درس خوندن اذیت می کنی می گم پرهام بیا بیا از ساعت 5 که سرمشق می گیرم تا ساعت 10 شب درگیرم من و تو اصلا تمرکز نداری همش در حال بازی کردنی یه توپ کوچولو زیر پاته و یه گوشی دسته همش این ور اون ور رفتنی منم عصابی می شم میگی مامانی روزهای معمولی مامان مهربون و خوبی هستی ولی موقع درس اوه ...
25 آبان 1400

۸سال و ۷ ماهگی

سلام مامانی کم کم داری بزرگ میشی عزیزدلم چند وقته گیر دادی که منو ببر کلاس فوتبال و زبان بخاطر کرونا دیگه نمیبرمت چون میترسم الان خداروشکر کرونا کمتر شده میگی منو ببر منم از اونجای که هم راهش (فردوس) راهش دوره و مدرسه ا تم شروع شده سخته برام خدا کنه شرایطی بشه که بتونم شرمندتم مادر.
10 آبان 1400
1